۱- بینِ این سی دقیقههایی که هر کدوم از نمایندهها در این چهار شب، از شبکهی یک به تبلیغات پرداختند، بهنظرِ من کروبی از سایرین جامعتر و بهتر حرف زد. کروبی، به نظر میرسه که خیلی «حرص» میخوره و آنطور که نفسنفسزنان حرف میزند اگر رییسجمهور شود، نمیدانم چهار سال را نفس دارد یا خیر.احمدینژاد، از آنجا که عادت دارد، به دروغهای خودش ادامه داد و حرفهای محسنرضایی هم که با اسانسِ «آقا» بود و غیر از چند انتقادش حرفی برای گفتن نداشت.میرحسین موسوی، توقع میرفت که گستردهتر از این سخن بگوید.تا آنجا که بهیاد میآورم، هر چه گفت یا «اقتصاد» بود یا مربوط به آن. نه اینکه کم اهمیت باشد،نه، ولی انتظارِ من این نبود.
۲- اینکه «دستبندِ سبز» میبندند،بدونِ اینکه از میرحسین بدانند،خیلی جای خوشحالی نداره. در دانشگاه این اتفاق، آنقدر به چشم میخورد که آدم دوست داره بره طرفو خِفت کنه چند تا سوال ازش بپرسه،ببینه این چی میدونه اصلا! خوبه دیگه، کسانی که در راسِ امور هستند، میدونند «ملتِ جو گیری» داریم و از این فرصت خوب استفاده میکنند. اتفاقی که شکل دیگرش برای هاشمی هم افتاد:
۳- هیچکدوم از چهار آقایون، بهنظرِ من،سخنور و با قدرتِ کلامِ خوب نیستند. هیچکدوم از این آقایون، در حرف زدن،بهصورتِ اصولی، جذاب، قوی و پر نفوذ نیستند. سیاستمداری که در بیان،مهارتهای بالایی دارد و اساسا در ارتباطِ اجتماعی، در گفتگو در تکگویی،کاربلد است،تاثیر گذاریِ بیشتری دارد و موفقتر است.