بیچاره- -> در لغتنامهی دهخدا:
مستمند، بینوا، مسکین و مایوس...
بیچاره- -> در فرهنگ ِ معین:
شخصی که دچار وضع ِ بدی شده | شخص ناتوان و درمانده...
بیچاره- -> در گراند کافهی بزرگ:
۱- مستمند، بینوا، مسکین و مایوس،ناتوان و درمانده| شخصی که دچار وضعِ بدی شده...
۲- به برخی از بچهها اطلاق میشود که قبل از اختراع ِ کاندوم یا مواردی چون LD و HD، به دنیا آمدهاند.