Saturday, February 28, 2009

در راستای "زیبا اندیشان به زیبایی رسند"!



BOOOOOOOmMMm Grand Cafe


 


 یک/ به به چقدر وبلاگ‌های خوب ِ فارسی روز به روز در حال ِ نشر و گسترش‌اند، آدمی وا می‌ماند از این قدرت ِ زبان و این همه استعداد و قریحه که سرازیر است از ناف به پایین این همه بلاگر ِ ارجمند گل. چقدر خوب است که دیگر صدایی از بیماریی‌های وبلاگستان به گوش‌امان آزاری نمی‌رساند و سرهایمان همه در بلاگ‌رول‌هایمان و صد البته شکر که کپی/پیست چیزی به انقراض‌اش نمانده است.

دو/ چقدر این هنر متعهد در ایران و ایرانی قابل ستایش است، استاد شهیار قنبری خودمان را ببینید! چقدر خوش‌بیان و با ادب لب به سخن می‌گشاید و چقدر صریح از همکارانش دفاع می‌کند! تو رو خدا به چشم‌های او خیره شوید اگر ذره‌ای دروغ و بی‌انصافی و پست‌اندیشی یافتید! هرگز! این بشر ِ ترانه‌نویس زاده شده آن هم از نوع ِ نوین ذره‌ای به هم‌کاران ِ هم‌رزمش بی‌احترامی نمی‌کند! چقدر خوب، چقدر دل‌پذیر! تو گویی حمید قنبری با یک سک.س ِ نوین در آفرینش این بشر نقش داشته‌است!


سه/ به به! این همه دست ِ پاکی که در عالم موسیقی نت‌های خوش آب و رنگ می‌آفرینند، چقدر خوب است که امثال فرزاد فرزین هنوز با دماغ‌های متعهد که بر محور ِ زیبایی "فین" می‌کنند همچنان سر به لس‌آنجلس نذاشته و همین‌جا در آب و خاک خودمان به صدا خدمت می‌کنند و چه خوب که هیچ‌وقت به آهنگ‌های کویین گند نزده‌اند و چقدر خوش‌بختیم که رضا صادقی هنوز پیراهنش را با ریش‌های مشکی‌اش سِت می‌کند و هیچ‌وقت به شعر‌های بزرگان‌اش به دیده‌ی زبانمان لال! سرقت نمی‌نگرد و جز درس، تقلید نمی‌گیرد و هنوز چه خوش‌وقتیم که "حامی" را خودمان در موسیقی‌امان پروراندیم که بفهمیم بابا آن صدایی که از اعماق ِ دل برون می‌آید همچون باد ِ فتق ناخوشایند است و خواننده همواره باید جوری بخواند که بوی هنر، خالص بماند و از ایشان یاد گرفتیم که شعر ِ خوب را باید و باید و باید خواند، چون صدا، صدایی قوی است و مگر چیز ِ کمی‌ست که استاد ِ متعهد نویس، بابک صحرایی – دامت برکاته- آن‌را تایید کرده‌است پس دیگر اجازه‌ی ترانه‌سُرا کیلویی چند؟ و این آموزه‌ها کم نیست.


چهار/ به به! رسانه‌ی ملی نعمتی سترگ و آسمانی که با ارزش‌ترینش را خودمان داریم. و چقدر خوب که تریبون ِ هیچ شخصی نمی‌گردد و کاملا وقف این مردم ِ سعادت‌مند و بهشت‌چشیده است. چه خوب، که می‌توانیم رییس‌جمهورمان را ببینیم که از تکمیل ِ برق‌رسانی به سرتاسر ِ این کشور با عظمت سخن می‌گوید، سر بالا بگیریم که واقعا جز این جمهوری از نوع ِ اسلامی، یقینا نمی‌توانست این تکنولوژی ِ پیشرفته را به همراه ِ تلفن به همه‌ی نقاط برساند. آن هم به نحوی که در کمیت و کیفیت کوچک‌ترین خدشه‌ای وارد نباشد. چقدر زیبا که آمارهای او همه صرفا برای اعتلای ایران است و اما خوب در سه بحش ِ قبل از انقلاب، تا هشتاد و سه و تا هم‌اکنون ارائه می‌شود، تا ما بفهمیم که چطور می‌شود، به خدا توکل کرد و با تلاش فراوان ِ یک سری خدمت‌گذار، عنوانی چون "برنامه‌ریزی بلند مدت" را در کشوری حذف کرد.


 


از دوستان، رخصت می‌طلبم که بگذارند با همین چهار زیبایی اندیشی فعلا به زیبایی برسیم تا بعد!


 پ.ن: گِله‌هات به سرم | عروسی پسرم!