Friday, September 26, 2008

اولین بازی- دل‌خوشی‌ها

دل‌خوشی‌ها



از بازی‌های وبلاگستان که چرخیده است و حالا از من نیز دعوت شده است، باز گو نمودن "دل‌خوشی‌ها"ست. یک بازی که شاید جذاب باشد ولی زیاد هم راحت نیست.



به دعوت از روشنک هوشمند عزیز و نسترن وثوقی مهربان؛ در این بازی شرکت می‌کنم.


برخی از دل‌خوشی‌هایم...


۱- دل‌خوشیِ من! خانواده‌ام! خانواده ای ریشه دار که با پیش‌رفت‌ها و یا با هر گونه گذر این روزگار چهار گوشه‌ی سفره اش طعم خنده و محبت دارد. و هم بسته‌گی‌اش را با هیچ چیز جای‌گزین نمی‌کند.


۲- دل‌خوشیِ من! فهمیدن جداگانه‌ی ارزش‌های "دوست" ، "خانواده" و "فامیل" و باور ِ مرزی که باید تعادل را در هر یک پیدا کرد.


۳- دل‌خوشیِ من! سکوت ِ مقدس ِ من است! سکوتی که بس صداها متولد کرده است!


۴- دل‌خوشیِ من! گریه‌ای که تا به حال برای هیچ کسی جز خودم نبوده است و اشکی که جز از برای حال خودم سرازیر نشده است! و همواره حرمتی برایش بوده است و خواهد بود.


۵- دل‌خوشیِ من! سنگ صبور ِ خیلی‌ها بودن است. گوشی که درد را عجیب می‌شنود، اجازه می‌دهد تا دوستانم بگویند دل‌تنگی‌اشان را و گاه و بی گاه حرف‌هایم مرهمی شود برایشان.


۶- دل‌خوشی‌ِ من! آن کتاب‌هایی است که خوانده ام و آن شنیدنی‌هایی است که شنیده ام. و بی‌تابی‌هایی برای تجربه‌هایی جدید، برای فرا گرفتن‌ها و خواندن‌ها و شنیدن‌ها و دیدن‌هایی تازه‌تر.


۷- دل‌خوشی من! وبلاگ‌نویسی‌ست. وبلاگی که گاه در نقش یک رسانه است گاه در نقش دفترچه‌ی خاطرات گاه مثل ِ یک مجله! وبلاگی که به تجربه و تفکر علاقه دارد!


۸- دل‌خوشیِ من! میز به هم ریخته و کتاب و دفترهای در هم و بر هم است! که همیشه در چشم من نظم و در چشم دیگران بی نظمی بوده است.


۹- دل‌خوشی من! خواندن وبلاگ‌های خوب است. وبلاگ‌هایی که نویسندگانش "این کاره" هستند!


۱۰- دل‌خوشی من! ترانه،ترانه،ترانه! شعر و غزل هایی که من را پریشان می‌کنند. دلم را می‌لرزانند، من را به سقف ِ انرژی می‌چسبانند، مرا زلال می‌کنند، مرا می‌رقصانند، مرا می‌آغازند!


۱۱- دل‌خوشی من! بعضی بلاگرها هستند که خیلی خوب می‌فهمند و رو راست هستند و خوش‌حالم که با هم گاه هم صحبتیم.


۱۲-...
خسته شدم! شاید بعدا اضافه کردم!


پی‌نوشت1: خوش‌حالم پست قبلی مورد توجه قرار گرفت و بازتاب‌های خوبی داشت.

پی‌نوشت2: تمام کسانی که لینکشان جزو "دوستان" این وبلاگ است را به این بازی دعوت می‌کنم.
از خانم "ماندانا ابری" و "سروش هاشمی" عزیز می‌خواهم دعوتم را بپذیرند و این دو الزاما بازی کنند.