بزرگمَردا، پرویز مشکاتیان، دور فلک درنگ ندارد، ما را تنها چرا گذاشتی به درد. ما ماندیم و «دشوارِ زندگی». بگذار از پسِ پشت آوازی که حتمن تو از همهی ما بهتر از بَرَش بودی، اینگونه بگویمت:
در گِل بمانده پای دل
جان میدهم چه جای دل
وَز آتشِ سودایِ دل
ای وایِ دل، ای وایِ ما
ای وایِ دل، ای وایِ ما
ای وایِ دل، ای وایِ ما
ای وایِ دل، ای وایِ ما
ای وایِ دل، ای وایِ ما
ای وایِ دل، ای وایِ ما