یه سیبیل کلفته میافته دنبال یه پسر خوشگله. پسره هی در میره تا اینکه آخر سر تو یه کوچه بنبست گیر میافته. سبیل کلفته میگه خب دیگه اینجا آخر خطه، بکش پایین! پسره که راهی نداشته میگه پس به شرط اینکه بعدن هر کی ما رو دید، بگیم من ترتیب تو رو دادم. سبیل کلفته میگه قبول، تو فعلن بکش پایین دولا شو، بعدن هر کی یه نگاه به من و تو بندازه، خودش میفهمه کی ترتیب کیو داده.
حالا شده حکایت ما و اونهایی که ادعا میکنن با رایندادن ترتیب نظام رو دادن.
نکنید آقا جان!
بعد از مطالبِ زیر:
انتخاب کردن، با دیکتاتور کنار آمدن نیست (1)
انتخاب کردن، با دیکتاتور کنار آمدن نیست (2)
انتخاب کردن، با دیکتاتور کنار آمدن نیست (3)
انتخاب کردن، با دیکتاتور کنار آمدن نیست (4)
برای افزودن به آنچه تا بهجال گفتم؛هرچی فکر کردم چیزی بگم که یه دلیلِ تازه و محکمی برایامان باشد پیدا نکردم. نه برای ما، که برای کسی هرگز تکلیف تعیین نمیکنم،بلکه برای خودم.یعنی همان چهار قسمت به زعمِ من جامع بود، حالا شاید مانع نبودهباشد. صحبتهای دیگران را هم خواندم.هر کسی چیزی نوشت،هر لینکی پیدا کردم، بدون پیشقضاوت هم اکثرا خواندم و خواهم خواند.
بنابراین، نتیجه، تصمیمام، رای به «میرحسین موسوی» شد.
رای خواهم داد و رایام هم «میرحسین موسوی»ست.
پ.ن: «دادا محمود»عزیز،گفت کامنتها را چرا بستم؟ علتاش این بود که میدانستم باز چند نفر، با تفکر ِ آقای «امیرجمشیدی» پیدا خواهند شد، که همهجانبه به موضوع نگاه نکنند. «نخوانند»و بنویسند! فقط «اسامیِ آدمها» را ردیف کنند و بنویسند! در «گذشته» زندگی کنند و بنویسند! چون میدانستم تفکر «امیر»، آنقدر تکراریست و موافق و همسو با میلِ این حکومت که دیگر نمیخواستم امثالاش را بشنوم! چون فکر میکنم کسانی با «تفکر» امیر، نمیدانند، که دارند «بچهگانه» حکومت را دستِکم می"گیرند!
پیشنهاد ِ اضافی: + و +