انگار این «ا.ن» آمده تا این حکومت را رسمن نابود کند.ساقط کند. یعنی از اولباری که رییسجمهور شد تا بهحال که کودتا شد و الخ، هرچقدر ما مینوشتیم و حرف میزدیم و میساختیم و غصه میخوردیم و الخ باز اینقدر که این حوادث «مردم» را آگاه کرد، مفید واقع نمیشد. در واقع اینها، خود گورِ خود را بهنوعی کَندند.
این حکومت از چهچیزهایی میترسد؟
از رنگِ سبز، از چند سایت خبری، از اللهاکبر، از «سکوت» راهپیماییها، از مراسمِ ختم و یادبود، از یک ناتوانِ جسمی، از دو-سه شبکهی تلویزیونی، از یک خطبهی نماز جمعه، از استادِ دانشگاه، از دانشجو، از وبلاگنویس، از هنرمند هر چه باشد چه بازیگر چه کارتونیست چه نقاش چه خواننده چه کارگردان و الخ، از خبر، از روزنامه، از روزنامهنگار، از بیانیه، از مرجعِ تقلید، از خانوادهی خمینی، از چند اساماس، از تحویل یک جسد، از یک مادر شهید ...
باقیش را شما کامنت بذارید. بنویسید. اینها حتی از «جمهوری» از خود «اسلامی» هم میترسند. نیگا نکنید این پیرمرد لاف میزند که «جمهوری اسلامی لفظِ تشریفاتی نیست»، هست. خودشان نشان دادند که هست. سالهاست که هست.آره.هست. ولی ما نمیترسیم. فریاد هم زدیم. گفتیم. دستهامان بالا بود که «نترسید،نترسید ما همه با هم هستیم»
در یادداشتِ «آقای هاشمی! بهیادت میآورم» گفتم که «ا.ن» اصولن شعورش نمیرسد و فردا وقتش برسد به همینها هم پایهی خیانت هست و اویی که حمایتاش میکند خرسند از دستبوسیِ امروزش، از فردایِ بدحالاش بیخبر است.هُشداری که در نامهی معروف هاشمی به خامنهای -قبل از انتخابات- هم بود، بهطوریکه غیرمستقیم «ان» را "لاابالي و ضدانقلاب" خواند. حالا هم چطور نمیخواهد ببیند که در ماجرای مشایی چگونه یک نامهی «دو خطیِ مضحک» را برایاش میفرستد و الخ. حالا کاری ندارم ولی همانطور که ابتدا نوشتم، «ا.ن» اساسی گند زدهاست به کشور.
پ.ن۱: با احترام به «شهیدانِ جنبشِ سبز»
پ.ن۲: از اوین صدای "هَل مِن ناصر یَنصُرنی" به گوش می رسد
پ.ن۳: فایل صوتی سخنان قالیباف در انتقاد از عملکرد دولت احمدینژاد [این فایلِ صوتی را حتمن گوش بدید.]