Wednesday, April 22, 2009

از رنجی که می‌بریم...

 


reality - - GrandCafe



دیر آمدی موسا!


دوره‌ی اعجازها گذشته است


عصایت را به چارلی چاپلین هدیه کن


که کمی بخندیم!



+ شمس لنگرودی


 
«گوشه‌ای ناچیز از آن‌چه که جامعه‌ی ما، هر روز و شب به‌خود می‌بیند!»


 


پ.ن۱: + | آن‌چه می‌بینید، ساخته‌گی نیست (راجع به تصویر، توضیحی نمی‌توانم بدهم.)
پ.ن۲: از لحاظ آفرینش  |  از لحاظ دیدن
پ.ن۳: من روز را دوست دارم، از روزگار می‌ترسم (ح.پناهی)