Monday, April 20, 2009

عینهو آدولف هیتلر، البته خون‌گرم!

Richard Brautigan ...GrandCafe


یک پدیده‌ی ساختار شکن! رُمانی(اگر بشود گفت رُمان!) لبریز از تشبیهات ناب،خیال‌پردازی‌های ماهرانه و تصویرسازی‌های به‌موقع، اما با همه‌ی این‌ها، خیلی از قسمت‌های این کتاب "صید ..." حوصله‌ی مرا سر بُرد! نمی‌دونم اشکال از منه، یا از ریچارد، یا اصلا از مترجم! خوندن ِ این کتاب، کمترین حادثه‌اش برایم، چند وقتی نفس کشیدن، کنار نهرهای مختلف و تجربه‌های خوب بود.می‌شود لذت بُرد از این‌که این همه جزئیات، چگونه به این دقت، همیشه در دید و ید ِ یک نویسنده نهفته است!؟ و به قول ِ خودش، کار ِ خوبی‌ست که نهرها را به اسم ِ آدم‌ها بکنی و بعد مدتی دنبال ِ آن‌ها بیُفتی و ببینی چه در چنته دارند، چه می‌دانند و چه‌ها به روز ِ خود آورده‌اند!


+ مرگ‌اندیشی به سبک ریچارد براتیگان
+ صید قزل آلا؛رهایی از ساختار کتاب
+ آن‌قدر زیبا که نزدیک است باران ببارد
+ كودكاني كه ناپديد مي شوند
+ دعوت به مراسم چرندنويسي
+ نگاهی به رمان صید...


Forget love, I want to die, in your yellow hair...