نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره
نمیشه این قافله، ما رو تو خواب جا بذاره
دلم از اون دلای قدیمیه.. از اون دلاس
که میخواد عاشق که شد، پا روی دنیا بذاره
دوس دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو
ببره از اینجا و... اونور ِ ابرا بذاره
من میخوام تا آخر ِ دنیا تماشات بکنم
اگه زندگی برام چشم ِ تماشا بذاره
بیتو دنیا نمیاَرزه... تو با من باش و بذار
همهی دنیا منو ... همیشه تنها بذاره ...
تو دلت بوسه میخواد..
من میدونم ... من میدونم... من میدونم
اما لبت.. اما لبت
سر ِ هر جمله دلش میخواد یه "اما" بذاره!
*****
۱- فقط یک لحظه تصور کن که آهنگ محمد سریر باشه، محمد نوری هم بزنه زیر آواز، شعر هم از...
این شعرو خیلی دوست دارم، وسطای این شعر یادم میره نفس بکشم! میمیرم!
حسین منزوی. فوقالعادهس این شعر به نظرم... ساده و عاشقانه و قوی.
ترکیب ِ این آدمهای ارزشمند در یک آهنگ دلنوازی میکند ولی حیف، حیف از اینکه اجرای این کار سانسور داره و بیت ِ آخری که آوردم را حذف کرده بودند!
میدونی چیه؟ خیلی هات میشُد که میخواستند از "بوسه" هم حرف بزنند!
اصولا بوسه تو این مملکت بده! اَخه! لب؟ لب رو که دیگه نگو! حرااااام! حالا شما نیگا نکنید دست ِ حکومتچی و پشمهای صورت ِ بعضی از آقایون رو میبوسند! استثنا مگه چشه؟.... بگذریم!
البته از اجرای قدیمی آن در سال ۷۸ با خبر نیستم.فکر میکنم در آنجا خواندهباشد.
محمد نوری با محمد سریر همکاریهای خیلی خوب و بهیاد ماندنی کردند. حس ِ وطنپرستی در کارهای نوری به خوبی مشهوده. بهياد بیاریم: سر ِ خونهی دِلُم، در روح و جان ِ من میمانی ای وطن، ای دیار ِ خوب ِ من،آه ای وطن نام ِ تو همیشه بر لبم، صدای ساز ِ مرد چوپان، ای وطن سلامم ای سرودم، چه خطرها کردهایم و...
۲- از دوستانی که لطف داشتهاند ممنونم،از اینکه خیلی وقتها کامنتینگ وبلاگ رو میبندم متاسفم. سعی میکنم کمتر این کارو انجام بدم.
مدتها پیش در Twitter شرکت کردم ولی متاسفانه فرصت نشد که ادامه بدم چند روزه که ولی فعال شدم مجددا. بنابراین میتوانید از لینک زیر پیگیری کنید:
Follow me in Twitter
اکانت ِ FaceBook هم بهراه انداختم ولی فعلا فرصت ندارم. همان یاهو360 را میتوانید پیگیری کنید: ID yahoo: mjd_2004f
پ.ن: ترسم به نام ِ بوسه، غارت کنم لبت را... + ;)